شمال نیوز: الان چند سالی است که ساری با اینکه بزرگترین شهرستان مازندران از دو منظر سرزمینی و جمعیتی است و از طرفی عنوان مرکز استان زیبای مازندران را نیز یدک کشیده و بار سنگین اقامت و تردد کل شهروندان مازندرانی بر دوش هایش سنگینی می کند و از این بایت زندگی شهری شهروندان ساروی را در مضایق متعددی قرار داده است، اما متأسفانه همانند زنبور عسل، غالباً از سرمایه های تولیدی خودش مصرف می کند و به عبارتی با تحقق شعار معروف "از تولید به مصرف"، مصداق بارز ضرب المثل معروفی شده است که می گویند: "کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من!"
حداقل در چند سال گذشته، بجز آنچه که طی دو دوره شهرداری اخیر و یکی دو مورد هم راه و شهرسازی، حقیر رصد کرده است، ساری یا پروژه ملی نداشته و یا آنچنان سهم مشارکت ملی در پروژه های بومی اندک و ناچیز بوده است که در صفحات مانیتوری آمارها لود هم نمی شوند و به دید نمی آیند!
یادم می آید که مرحوم سیدعلی بهروش عضو سابق شورای اسلامی شهر ساری، تا زمانی که در قید حیات بود، همیشه پرونده در دست و یا در مصاحبه با رسانه ها و یا در نطق قبل از دستور جلسات شورای شهر ساری، سراغ استاندار سابق را می گرفت تا بتواند سهم مشارکت وعده داده شده دولت را در جریان ساخت بزرگترین پل هوایی شمال کشور یعنی پل حضرت ولی عصر(عج) که بر روی میدان فرح آباد ساری احداث شده، با توجه به اینکه در راستای کمربندی بنا شده و عملاً کاربرد فراشهرستانی و فرااستانی یعنی ملی داشته و دردی از دردهای ترافیکی مرکز استان را حل نکرده است، اخذ کرده و یا افزایش دهد که ظاهراً هرگز موفق به این کار نشده است!
پل ذغال چال و پل ریلی داراب ساری و بسیاری از پروژه هایی که یا کاربرد ملی داشته اند و یا شأن آنها ملی بوده است، متأسفانه به همین دلیل تکراری عدم مشارکت مطلوب دولت، عملاً تعطیل شده بودند و در یکسال گذشته پس از ناامیدی مطلق از هرگونه حمایت مطلوب دولتی، با اهتمام شورای اسلامی شهر وشهردار جوان ساری و با اتکاء به مشارکت شهروندان ساری در پرداخت عوارض و سایر مطالبات قانونی شهرداری، این پروژه ها و حتی پروژه های تعطیل شده اداره کل راه و شهرسازی مازندران که بخاطر بدهی های چند میلیاردی به پیمانکارها مورد بی اعتنایی شدید آنهاست، علیرغم عدم ارتباط با مأموریت های شهرداری، مجدداً توسط شهرداری استارت خورده و بعضی ها به پایان رسیده و بعضی ها هم در آستانه برگزاری مراسم افتتاحیه و راه اندازی اولیه، البته با نقائص موجود در فازهای اول اند، همانند پروژه ۳۸ ساله کمربندی شمالی ساری که فعلاً قرار است شاهد افتتاح موقت و بدون پل و سایر استانداردها در این پروژه باشیم!
تکمیل و یا بازسازی اساسی میراث های پروژه ای دوره گذشته شهرداری و نیز احداث پروژه های ضروری متعدد در عرصه مقابله منطقی با تنگناهای رفاهی در زندگی شهری و نیز ترافیک های تحمیلی و کشنده شهر ساری همانند احداث پروژه های بزرگ و پرهزینه پل ها، پارک ها، میان گذرها، کنارگذرها، بازگشایی خیابان های موازی در داخل شهر و سایر طرح های برون رفتی مثل افزایش تعداد و حجم پارکینگ ها که مکمل طرحهای موجودند، از جمله تلاش های اخیر شهرداری ساری و تیم مدیریتی و عملیاتی آقای عبوری است که انصافاً مجاری تنفسی جدیدی را برای شهروندان ساروی گشوده است که در جای خود بسیار قابل تقدیرند!
نمی دانم آیا شهرهای دیگر مازندران هم مثل ساری، همانند ایتام خودسرپرست اداره می شوند و آنها هم قیمی بالاتر از شهرداری ندارند و شهرهایشان با پولی که از جیب آنها می گیرند، آباد است، یا اینکه حساب دیگر شهرها از حساب شهر محروم ساری جداست و آنها از مواهب دولتی به لطف لابی گری نمایندگانشان و یا میدان داری مسئولان استانی بهره مندن که البته بسیار بعید می دانم که با ساری تفاوت چندانی داشته باشند و قصه شهرهای مازندران با بودجه ها و اعتبارات دولتی یقیناً مصداق بارز همان ضرب المثل معروف است که می گویند: "یک مویز و چهل قلندر!" و اینجاست که با رؤیت درگیری های لفظی فعالان رسانه ای در خصوص امکانات تخصیصی به شهرهای استان، با رصد تراز منفی عرضه های قلیل در برابر تقاضاهای کثیر، به این نتیجه می رسیم که همیشه آمار دعواهای مناطق و محله های محروم بسیار بیشتر از مرافعه های محله های برخوردار است!
به هر حال بنده که به واسطه دوستی با غالب شهرداران و مخصوصاً هر دو شهردار قبلی و فعلی ساری که توفیق بازدیدهای مکرر از پروژه های شهرداری از مراحل ابتدایی تا انتهایی را داشته ام، می توانم با ضرس قاطع شهادت بدهم که اگر شهرداری ساری نبود، شهر ساری در مقایسه با سایر شهرها و یا حداقل در مقایسه با سایر مراکز استانها خاک تپه ای بیش نبوده و قطعاً موجب سرافکندگی شهروندان مازندرانی بوده است و امروز که استاندار محترم صراحتاً ساری را "هویت شهرهای مازندران" معرفی می کند، پس باید نگاه جدیدی به سیستم تخصیص های بودجه ای نیز اضافه شود تا مرکز استان از غربت بی کسی ها به سلامت بیرون آمده و کمی به خودش توجه کند!
در پایان ضمن تشکر از خادمان قبلی و ترجیحاً خادمان کنونی شهر ساری شامل شورای شهر، شهردار جوان و کادر فعال مدیریتی و عملیاتی شهرداری ساری، از شهروندان عزیز ساروی انتظار می رود که با افزایش مشارکت مالی خود شهرداری را در این پیشتازی و میدان داری تنها نگذاشته و باید بپذیریم که حال و روز این روزهای ساری اصلاً خوب نیست و شهرداری تنها طبیب حاذق شهروندان ساروی است که کاملاً مصمم از آنها در برایر سیل ویروسهای نداری ها و نابرابری ها و محرومیت ها و کم ملاطفتی ها، محافظت می کند.
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه